کتاب آشغالدونی نوشته کارولینا ماریا دژزوس به ترجمه کریم کشاورز در ۲۵۱صفحه در سال ۱۳۵۱توسط انتشارات نیل به چاپ رسیده است.
آشغالدونی داستانی حقیقی است از زندگی زاغه نشینان (فاولا).
این نقطه در کنارشهر برزیلی (سائوپولو) که بیش از سه میلیون نفوس دارد- بر پا بوده.
یادداشتها را زنی سیاه پوست از ساکنان زاغه فاولا نوشته است. نوشته های این زن به یاری خبرنگاری در روزنامه ها منتشر شد و سبب گردید که فاولا را خراب کنند و ساکنان آن را پراکنده سازند.
زاغه زخم جذامی شهرهاست. خوشبختانه ما که از این بلا رهایی یافته ایم و زاغه نشینی در شمار پدیده های گذشته زندگی ما در آمده است.
حتی در روزگاری که عده معدودی از هم میهنان ما زاغه نشین بودند نیز بر اثر وجود بعضی از سجایای ملی و دینی، هیچگاه فقر و تنگدستی و بی خانمانی- که علت و انگیزه زاغه نشینی است
ایشان را به آن درجه پستی و تباهی اخلاقی که در فاولا می بینید نکشانده و تنزل نداده است.
این کتاب داستانی قدیمی زیبا را که بسیار کمیاب است شما دوستان عزیز می توانید از سایت عمو کتابی خریداری کنید و درب محل تحویل بگیرید.
کریم کشاورز مترجم کتاب آشغالدونی
کریم کشاورز اهل گیلان و از اعضای حزب کمونیست ایران (دهه ۱۹۲۰) و سپس حزب توده ایران بود.
او فرزند محمد وکیل التجار یزدی (تاجر ابریشم و نماینده رشت در دوره اول مجلس شورای ملی) و برادر بزرگتر فریدون کشاورز (پزشک متخصص اطفال و از سران حزب توده ایران و نماینده بندر انزلی در دوره ۱۴ مجلس شورای ملی) و نیز جمشید کشاورز (نوازنده و موسیقیدان) بود.
وی در سال ۱۳۳۲ به جزیره خارگ تبعید شد که در این مدت ۱۴ ماه موفق به نگارش خاطرات روزانه خود در کتابی ارزشمند شد که «چهارده ماه در خارگ» نام دارد.
کشاورز پس از رفع تبعید، دیگر حق کار دولتی نداشت، لذا در کنار مشاغل گوناگونی که اختیار کرد، به کار ترجمه و تألیف کتاب ادامه داد.
در ۱۳۴۵، برندهٔ جایزهٔ بهترین ترجمهٔ کتاب سال شد. گفتنی است که در بیشتر ترجمههایش از استفادهٔ زیاد کلمههای عربی و گاه اصطلاحات قدیمی واهمهای نداشت.
خود نیز این ایراد را در کارهایش وارد دانسته و در مجلسی گفتهاست که «اگر عمری باقی باشد و باز به ترجمهٔ تازهای بپردازد، سعی میکند به جای کلمات عربی، معادلهای فارسی آنها را به کار ببرد»؛
اگر چه هر چه به سالهای عمرش افزوده شد، کمتر به ترجمه روی آورد.
انتشارات نیل
انتشاراتی است که در سال ۱۳۳۳ توسط ابوالحسن نجفی و عبدالحسین آلرسول بنیان گذاشته شد.
فکر تأسیس این انتشارت از سال ۱۳۳۲ شکل گرفته بود.
به دلیل کم بودن سرمایه اولیه که ۲۰،۰۰۰ تومان بود، احمد عظیمی به آنها پیوست و سرمایه را افزایش داد.
به گفته جهانگیر منصور نام این انتشارات از سه حرف از نام بنیانگذاران ساخته شدهاست (نجفی- «ن»، عظیمی- «ی» و آلرسول- «ل»).
عبدالحسین آذرنگ به نقل از ابوالحسن نجفی این گفته را رد کرده و گفته نام نیل، بدون توجه به حروف اختصاری یا نام رودخانه نیل انتخاب شده است.
به گفته جهانگیر منصور، ابوالحسن نجفی انتخاب کتاب، ویرایش و آمادهسازی را بهعهده داشت، احمد عظیمی امور مالی را هدایت میکرد و عبدالحسین آلرسول مدیریت انتشارات را بهعهده داشت.
نام این انتشارات مانند بسیاری از ناشران آن دوره نام «کانون» در ابتدایش بود که بعدتر حذف شد.