تعداد زیادی از نویسندگان، تنها به واسطه ی یک یا دو اثر خود به شهرت و اعتبار دست پیدا می کنند، حتی اگر قبل از آن تعداد زیادی از آثار را منتشر کرده باشند. اما نویسنده ی خوش اقبال کسی است که این شهرت و اعتبار ادبی را به خاطر نخستین اثر منتشر شده ی خود به دست آورد! در این مطلب، به نخستین (از نظر انتشار) رمان های برخی از برجسته ترین نویسندگان در ادبیات جهان می پردازیم؛ آثاری که شروع کننده ی مسیرهای حرفه ایِ درخشانی بوده و در برخی موارد، یک شَبه خالق خود را به شهرت رسانده اند.
«در سوراخی داخل زمین، یک هابیت زندگی می کرد.» یکی از بزرگترین و پرطرفدارترین مجموعه کتاب ها، و البته فیلم های تمام اعصار با این کلمات آغاز می شود. سهمیه بندی و کمبود کاغذ به خاطر شرایط جنگ باعث شد این اثر علیرغم محبوبیت، تا سال ۱۹۴۹ اغلب غیر قابل دسترس باشد. اما ویرایش های بعدی کتاب در سال های ۱۹۵۱، ۱۹۶۶، ۱۹۷۸ و ۱۹۹۵ به چاپ رسید و این داستان جذاب تا کنون به بیش از چهل زبان ترجمه شده است. «تالکین» حتی جلد مصور اولین نسخه از کتاب «هابیت» را نیز خودش طراحی کرد.
بال روئر بود که به صفوف گابلین های کوه گرام در نبرد دشت های سبز حمله بُرد و سر شاه آن ها گلفیم را با یک گرز چوبی کاملا از تن جدا کرد. این سر صد متری توی هوا پرواز کرد و داخل یک لانه ی خرگوش افتاد و به این ترتیب پیروزی در نبرد به دست آمد و درست هم زمان با آن بازی گلف اختراع شد.
اولین اثر «شارلوت برونته»، کتاب «پروفسور»، موفق به جلب نظر ناشرین نشد اما مسئولین یکی از نهادهای انتشاراتی در پیامی به «شارلوت» گفت که آن ها به هر متن بلندتر دیگری که او برایشان بفرستد، علاقه مند هستند. «شارلوت» پس از دریافت این پیام، اثر دوم خود را کامل و در آگوست سال ۱۸۴۷ ارسال کرد. شش هفته ی بعد، کتاب «جین ایر» به انتشار رسید و هنر داستان سرایی را متحول کرد. از آن زمان تا کنون، «شارلوت برونته» به عنوان «اولین تاریخ نگار زندگی خصوصی» شناخته شده است. تم ها و موضوعات زیادی در رمان «جین ایر» به چشم می خورد، از جمله تبعیض اجتماعی، روابط جنسی، مذهب و نسخه ای ابتدایی از «فمینیسم»؛ اما وجود این موضوعات جدی هیچ وقت باعث نمی شود داستان، جذابیت خود را از دست بدهد.
«کانن دویل»، دو شخصیت «شرلوک هولمز» و «جان واتسون» را در نوامبر سال ۱۸۸۷ به جهان معرفی کرد، اما این داستان و شخصیت هایش، در زمانی که اولین بار در سالنامه ی «بیتون» به چاپ رسید، با استقبال چندان گرمی از سوی مخاطبین مواجه نشد. اما علیرغم این شروع کُند، داستان معمایی کلاسیک «کانن دویل» بزرگ و بزرگتر شد و پس از آن، ۵۶ داستان کوتاه با حضور «شرلوک هولمز» و ۳ رمان کامل از دنیای او به وجود آمد.
خب، بگذار ببینم چه عیب و ایراد دیگری دارم. گاهی وقت ها دچار افسردگی می شوم و چند روز لب از لب باز نمی کنم. این جور مواقع، نباید فکر کنی آدم بدعنقی هستم. فقط کاری به کارم نداشته باش و خیلی زود خُلقم باز می شود. خب، حالا تو چه اعترافی داری بکنی؟ بهتر است دو تا رفیق، قبل از شروع زندگی مشتر